6 مورد از مهارت های رهبری برای یک مسیر شغلی مهندسی

آیا تا به حال به مسیر شغلی شخص دیگری نگاه کرده اید و فکر کرده اید که چگونه به آنجا رسیده است؟

آیا تا به حال با خود فکر کرده اید که می دانم که توانایی های رهبری را دارم، اما ای کاش کسی به من می گفت چگونه سریعتر به این نقطه برسم؟

حتی ممکن است از مربیان مشاوره خواسته باشید اما اطلاعاتی دریافت کرده باشید که در مورد وضعیت شما صدق نمی کند.

دو نمونه از صحبتهایی که اخیرا شنیدم را در زیر می بینید.

• هنگامی که یک رهبر ارشد به متخصصان جوان (از جمله من) گفت که اگر می‌خواهید به رهبری برسید باید بین خانواده و شغل خود یکی را انتخاب کنید.
• وقتی مدیری به من گفت اگر بخواهم مدیر باشم، کار از راه دور هرگز امکان پذیر نیست!

مشکل این گونه توصیه ها درباره مهارت های رهبری چیست؟

بسیاری از “توصیه ها” محصول تجربه یک فرد بوده و اثبات نشده است که برای دیگران کار می کند.

از دیدگاه ریاضی محض، این یک نقطه داده واحد است که از نظر آماری در همه شرایط به جز محدودترین شرایط معتبر نیست.

به عبارت دیگر: اگر می‌خواهید در سازمان خود ارتقا پیدا کنید و با مجموعه‌ای از افراد و شرایط مشابهی سر و کار دارید که ده سال پیش به مدیرتان اجازه ارتقای رتبه را داده است، توصیه‌های مدیرتان در مورد مهارت های رهبری ممکن است تا حدودی قابل اعتماد باشد که چگونه پیشرفت کنید.

بدانید که برای استخراج الگوها در موقعیت خاص خود باید داده های زیاد و کافی جمع آوری کنید.

مهارت‌های رهبری افرادی که سریع‌تر از همتایان خود با سطوح تجربه مشابه به رهبری رسیدند، یکی از الگوهایی است که به وجود آمد.

 برای افرادی که در مسیرهای رهبری پرشتاب حرکت می کنند، این شش مجموعه مهارت های رهبری رایج پدیدار شد.

این الگوها عبارتند از:

• شبکه ساز
• ارتباط دهنده
• واقع گرا
• صحبت می کند (از خود دفاع می کند)
• ریسک پذیر
• متفکر استراتژیک

اگر به دنبال پیشرفت سریعتر هستید، این الگوها به شما می‌گویند که در حوزه‌ توسعه مهارت‌های غیرفنی خود (مهارت های نرم)، کجا تمرکز کنید .  

همچنین برای کسانی که دیگران را راهنمایی می کنند یا مهارت های رهبری را در سازمان خود تقویت می کنند، بسیار ارزشمند هستند.

شش مجموعه مهارت های رهبری برای سرعت بخشیدن به شغل شما

1- شبکه ساز

شبکه سازها افرادی هستند که به طور فعال شبکه و ارتباطات خود را با افراد دیگر ایجاد می کنند. رهبرانی که مسیرهای رهبری پرشتابی دارند می‌گویند که ایجاد روابط را در اولویت قرار می‌دهند.

دو روند ذکر شده در این شبکه سازها که می توانید از آنها برای تسریع مسیر خود استفاده کنید عبارتند از:

• آنها به شبکه سازی فعال اعتقاد دارند . این رهبران به طور مداوم خود را در جایی قرار می دهند که باید باشند!

برخی حتی اهداف شبکه حرفه ای خاصی دارند، مانند شرکت در یک رویداد ماهانه و اختصاص زمان هفتگی برای ارتباط با شبکه کاری خود.

• آنها روابط مثبت با رهبری شرکت دارند. هیچ رهبری وجود ندارد که با نشستن در اتاق خود، دفتر کار یا آزمایشگاه مهارت های رهبری خود را ارتقا داده باشد و به سطح بالایی از رهبری رسیده باشد!

 در عوض، این رهبران ایجاد روابط بلندمدت را در اولویت قرار دادند و در طول زمان یک شبکه پشتیبانی ایجاد کردند.

قابل توجه است که اکثر این افراد خود را درونگرا معرفی کردند. اما این عامل، مانعی برای ایجاد روابط آنها نشد. هرچه افراد بیشتری را بشناسید، یادگیری در مورد فرصت‌های تبلیغاتی و رهبری آسان‌تر است

 یک رابطه مثبت با رهبری سازمان به این معنی است که احتمال بیشتری وجود دارد که “بر روی شانه” شما ضربه زده شود و برای یک پروژه یا نقش مهم در پروژه مورد توجه قرار بگیرید.

2- ارتباط دهنده

می دانید که ارتباط برای موفقیت شغلی حیاتی است. با این حال، ممکن است از تأثیر شتاب دهنده مهارت ارتباطی عالی بر حرفه فنی شما به عنوان مهندس آگاه نباشید.

تقریباً 90 درصد از رهبرانی که با مسیرهای شغلی سریع داشته اند، قدرت ارتباطی خود را به عنوان مهارتی عنوان کردند که در مقایسه با همتایان خود، آنها را سریع‌تر به سمت رهبری سازمان سوق داد.

اما کدام مجموعه مهارت های ارتباطی بیشتر اهمیت دارد؟

پاسخ بین رهبران بسیار متفاوت بوده و معمولاً مستقیماً با نقاط قوت فردی آنها مرتبط است. نمونه‌هایی که بیشتر به آن اشاره شده عبارتند از:

• ایجاد اجماع یا توافق
• مهارت سخنرانی
• باز کردن مفاهیم پیچیده برای مشتریان غیر فنی
• مهارت همکاری
• مهارت ارتباط نوشتاری

نکته مهم برای رهبران در حال توسعه این است که شناسایی و توسعه توانایی ارتباطی یک فرد بیش از ایجاد یک مهارت ارتباطی خاص برای همه اهمیت دارد.

3- واقع گرا

افرادی که در موقعیت‌های رهبری سازمان قرار داشتند و سریع‌تر از همتایان خود ارتقا یافتند، به احتمال زیاد واقع‌گرا بودند.  یک فرد واقع‌گرا به واقعیت‌ها آن‌طور که هستند نگاه می‌کند ، نه آن‌طور که می‌خواهد باشند.

رهبران موفق که در مورد مهارت های رهبری و مسیر رسیدن به آن چند دسته هستند:

الف) از سرعت ارتقاء آنها به رهبری راضی بودند

ب) «حقوق خود را دریافت می کردند» و در نهایت به مقام رهبری ارتقا یافتند

ج) «حقوق خود را دریافت می کردند» و سالها به آنها كمك كردند كه ترفيع بگيرند، اما نشد و در نهايت به سمت جايگاه بهتر يا راه‌اندازي شركت خود رفتند.

تعداد قابل توجهی از رهبران فعلی که سناریوی “ج” در بالا را تجربه کرده بودند، و ناامیدی آنها در هنگام توصیف آن تجربیات محسوس بود.

وجه تمایز اصلی برای کسانی که به سرعت به رهبری رسیدند این بود که آنها اجازه نمی‌دادند با وعده‌های دروغین سرکوب شوند.

به عبارت دیگر، آنها در مورد نیازهای خود صریح بودند و مرزهایی را در رابطه با اینکه چه مدت و در چه شرایطی مایل بودند برای فرصت رشدی که به دنبال آن بودند منتظر بمانند، تعیین کردند. آن‌ها حاضر بودند از نقش‌هایی خارج شوند که در آن شرایط نمی‌توانست برآورده شود.

نمونه هایی از رفتارهای “واقع گرایانه” به اشتراک گذاشته شده عبارتند از:

• انتخاب دقیق جنگ و جدال در محل کار (و تشخیص اینکه نمی توانید با همه افراد مبارزه کنید)
• انتخاب های عملی و استراتژیک در مورد نحوه استفاده از زمان و انرژی محدود
• شبکه های کاری استراتژیک
• خارج شدن از نقش ها یا شرکت هایی که مناسب نیستند

این واقع گرایان به جای آرزو و امید به بهبود اوضاع، دست به عمل زدند و تصمیمات عملی گرفتند که آنها را در مسیری شتابان به سوی رهبری قرار داد.

4- صحبت کردن

“صحبت کردن”  یکی از «ویژگی های شخصی» شناسایی شده توسط رهبران ارشد است. این مهارت یکی از مؤلفه‌های کلیدی دفاع از خود به حساب می‌آید.

تفاوت کلیدی بین رهبران با مسیرهای تسریع شده با رهبرانی که دارای جدول زمانی دیرتر هستند، تمایل به صحبت در یک محیط گروهی و با کسانی است که دارای ارشدیت بالاتر از آنها هستند.

نمونه هایی از نحوه توصیف این دست افراد عبارتند از:

• “من از صحبت کردن نمی ترسم.”
• “افراد با سابقه، من را نمی ترسانند.”
• “من افکارم را در جلسات اعلام می کنم.”
• “من آنچه را که می خواهم می گویم.”

مثال‌هایی که رهبران در مورد «صحبت کردن» به اشتراک می‌گذارند، شامل تعیین مرزها نیز می‌شود، مانند نه گفتن در مواقع مناسب. آنها همچنین می توانند آنچه را که در حرفه خود می خواهند، شناسایی کرده و به دیگران بیان کنند.

مهارت نه گفتن نیز از جمله مهارت های رهبری است که رهبران موفق به آن تسلط دارند.

5- ریسک پذیر

رهبرانی که مسیرهای شغلی سریع‌تری دارند، بیشتر از سایر رهبران، ریسک‌های شغلی حساب شده را متحمل شدند.

این یکی از مهارت های رهبری است که حتما باید به رهبران آینده به آن واقف باشند.

نمونه هایی از ریسک های محاسبه شده عبارتند از:

• گفتن «بله» به یک پروژه یا نقش مهم در پروژه
• کاهش دستمزد کوتاه مدت برای پتانسیل رشد بلندمدت
• برای کار به مناطق دیگری از جهان نقل مکان کردن
• پیوستن به یک استارت آپ
• راه اندازی یک شرکت

هنگام تشریح این خطرات شغلی، بسیاری از رهبران آنها را به عنوان فرصت هایی برای یادگیری می دانند که دلالت بر طرز فکر رشد دارد.

 حتی زمانی که ریسک جواب نمیداد، به جای «کاش این کار را نمی‌کردم» می گویند «آنچه آموختم»!

این طرز فکر یک نکته ضروری برای متخصصان جاه طلب است: طرز فکر رشد به شما این امکان را می دهد که راحت تر از ریسک های شغلی حساب شده استفاده کنید.

6- متفکر استراتژیک

آخرین مهارت از لیست مهارت های رهبری این است که آنها متفکران استراتژیک هستند. آنها فعالیت های خود را با اهداف خود هماهنگ می کنند .

متفکران استراتژیک به وضوح اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را با دیگران در میان می گذارند. سپس، آنها پروژه‌هایی را انتخاب می‌کنند که با آن اهداف هماهنگی داشته باشند، از شبکه‌های خود استفاده کنند و برای دستیابی به آن‌ها در فعالیت‌های خود آگاه باشند.

چالش امروز: 15 دقیقه را صرف تقویت یکی از این مجموعه مهارت های رهبری کنید

متداول‌ترین سوالی که در مورد این مهارت‌های رهبری پرسیده می شود این است: آیا همه رهبران موفق همه مجموعه مهارت‌های بالا را دارند؟

پاسخ منفی است. رهبران موفق معمولاً 3-4 مورد از این مهارت ها را خودشان شناسایی می‌کنند که شماره 1-4 رایج‌ترین آنهاست. این بدان معناست که شما می توانید بر اساس علایق و مهارت های خود در حال حاضر بر روی کدامیک تمرکز کنید.

به نظر شما کدام یک از این مجموعه مهارت های رهبری مهم تر است؟ چه چیزی ممکن است نقطه قوتی باشد که می تواند شما را به یک ابرقدرت رهبری تبدیل کند؟